در سالهای اخیر، تیم بازرسان GQC از صدها کارخانه برای کنترل کیفیت محصولات مختلف بازدید کرده است. اگرچه هر محصول منحصر به فرد است، اما ما توانستیم مشاهدات خود را بر اساس صنایع عمومی طبقهبندی کنیم. همانطور که قبلاً ذکر شد، متخصصان کنترل کیفیت معمولاً نقصهای کیفی را به سه دسته اصلی تقسیم میکنند: جزئی، عمده و بحرانی. ماهیت و شدت یک نقص تعیین میکند که به کدام یک از این سه دسته تعلق دارد. بیایید به هر یک از این انواع نقص و مثالهایی از صنایع مختلف نگاهی بیندازیم.
نقصهای جزئی
اگر یک نقص به عنوان جزئی طبقهبندی شود، به این معنی است که آن محصول کاملاً با مشخصات محصول مطابقت ندارد اما هنوز قابل استفاده است. این نقص بر قابلیت فروش و عملکرد محصول تأثیری نمیگذارد و تنها مشکلات جزئی در ظاهر آن دارد. یک نقص جزئی معمولاً ناچیز است، بنابراین کاربران نهایی ممکن است حتی متوجه آن نشوند. و حتی اگر متوجه شوند، بعید است که کالا را برگردانند، درخواست بازپرداخت کنند یا از خرید آن منصرف شوند.
نقصهای عمده
نقصهای عمده بسیار جدیتر از نقصهای جزئی در نظر گرفته میشوند. نقصهای عمده نه تنها باعث میشوند محصول شما به طور قابل توجهی از مشخصات خریدار فاصله بگیرد، بلکه میتوانند بر ظاهر، عملکرد یا کارایی محصول معیوب نیز تأثیر منفی بگذارند. علاوه بر این، کاربران نهایی بسیار احتمال دارد که نقصهای عمده را متوجه شوند و کالا را برگردانند یا درخواست بازپرداخت کنند.
نقصهای بحرانی
نقصهای بحرانی جدیترین نوع نقص هستند و معمولاً به این معنی است که محصول کاملاً غیرقابل استفاده است. اقلام دارای نقصهای بحرانی همچنین میتوانند برای مشتریان یا هر کسی که از آنها استفاده میکند خطرناک باشند. و اگر کالاهای شما برای سلامت افراد خطرناک باشد، به این معنی است که شما در معرض شکایتهای احتمالی و فراخوان محصول هستید که میتواند به عنوان یک برند بر شهرت شما تأثیر منفی بگذارد.
اینها دستورالعملهای کلی هستند که متخصصان QC معمولاً برای طبقهبندی نقصها از آنها پیروی میکنند. این یک مرحله حیاتی در فرآیند بازرسی است. طبقهبندی دقیق نقص میتواند به طور قابل توجهی کنترل کیفیت را بهبود بخشد، ضررهای شما را کاهش دهد و رضایت مشتری را افزایش دهد. اما به عنوان خریدار، همیشه شدت انواع مختلف نقص و تأثیر آنها بر مشتریان و برند خود را هنگام تعیین تحملپذیری در نظر بگیرید.